نوپا (۲ تا ۳)

هیس! ببر را بیدار نکنیم! نوشته: بریتا تکنتروپ /ترجمه: مهرنوش پارسانژاد

  هیس! ببر را بیدار نکنیم! نوشته: بریتا تکنتروپ ترجمه: مهرنوش پارسانژاد نشر: پرتقال مناسب برای دو تا پنج سال امتیاز کتابستان: ۵ از ۵ ستاره   لک لک . روباه و قورباغه و لاک پشت و موش در حالی که یک دسته بادکنک رنگی در دست دارند در حال …

مطالعه بیشتر »

مجموعه قصه های قایم باشک بازی/ نویسنده: هیتر میزنر / مترجم رضی هیرمندی

مجموعه قصه های قایم باشک بازی هیتر میزنر تصویرگر: تامیسلاو زلاتیک ترجمه : رضی هیرمندی ناشر: دهکده بازی و اندیشه گروه سنی : الف امتیاز کتابستان : ۴ ستاره از ۵   جلد اول: خرس کوچولوها می روند بخوابند! خرس بزرگ می خواهد پنج بچه خرس را برای خواب آماده …

مطالعه بیشتر »

هیولای رنگ ها نوشته:آنا یناس /ترجمه : سحر ترهنده

  #هیولای_رنگها نوشته: آنا یناس ترجمه: سحر ترهنده کتابهای طوطی/انتشارات فاطمی   هیولای رنگها  گیج و هاج و واج مانده و نیازمند کمک است تا دخترکی بدون رنگ بیاید و دستش را بگیرد و از جهان احساسات رد کند. مثل گذشتن از خیابان و نگاه به چپ و راست و …

مطالعه بیشتر »

دویدم و دویدم… محمدهادی محمدی/ تصویرگر: حسن عامه کن

دویدم و دویدم بازآفرینی: محمدهادی محمدی تصویرگر: حسن عامه کن موسسه پژوهشی تاریخ و ادبیات کودکان   تاتی تاتی کردن را که یاد گرفتیم متل هایی مانند دویدم و دویدم هم برایمان خواندند، هر جای ایران بزرگ شده باشیم ماجرای پسرکی که دوید و دوید به سر کوهی رسید و …

مطالعه بیشتر »

مجموعه ی قصه های قبل از خواب انتشارات با فرزندان/ انتخاب و ترجمه رضی هیرمندی

مجموعه «قصه های قبل از خواب» از نشر با فرزندان مدتهاست والدین خردسالانی که با آنها فلسفه ورزی کار می کنم از من سراغ کتاب های آرامشی پیش از خواب می گیرند تا منابع خوب و استانداردی برای آرام سازی کودک در دسترس داشته باشند. مجموعه قصه های قبل از …

مطالعه بیشتر »

گربه را دیدند/ نویسنده: برندن ونتسل/مترجم: رضی هیرمندی

#گربه_را_دیدند برندن ونتسل رضی هیرمندی مادربزرگم میگفت وقتی دم غروب گربه سیاه حیاط را دیدم سه بار صلوات بفرستم تا گربه سیاهه شوم جن ها را خبر نکند، مادرم یک تکه نان بربری بر می داشت میزد داخل هر قاتوقی که دم دست بود و پرت می کرد برای گربه …

مطالعه بیشتر »

هیچوقت ،هرگز! نویسنده: جوآمپسن مترجم: شبنم اسماعیل زاده شبستری

#هیچوقت_هرگز جوآمپسن شبنم اسماعیل زاده شبستری ماجرا از گفتگوی دخترکی با عروسک خرگوشی اش شروع می شود، هیچ چیز هیجان انگیزی تا به حال برای من اتفاق نیفتاده است ! هرگز هیچ وقت هوم. چه جملات آشنایی؛ کمی گوش تیز کنیم همین حوالی جملاتی این چنین بسیار می شنویم از …

مطالعه بیشتر »

ماجرای بیکل دوستی که خیالی نبود! نویسنده:دن سنتت/مترجم: پرناز نیری

#ماجرای_بیکل_دوستی_که_خیالی_نبود دن سنتت پرناز نیری در سرزمین یکی بود ها یکی نبودها، زیر گنبدی کبود، اتوپیای کودکی بسیاری از ما سرزمینی بود که دوستان خیالی مان اهل آنجا بودند. رفیق/ان فابریک نادیدنی که همیشه دست در دست مان حضور داشتند، زمزمه کنان دنیا را نشانمان دادند و در هنگامه ترس، …

مطالعه بیشتر »

درخت بخشنده/ نویسنده و تصویرگر : شل سیلور استاین/ مترجم: رضی هیرمندی

#درخت_بخشنده شل سیلوراستاین رضی هیرمندی 🌳🌳🌳 دانش آموز دوره راهنمایی بودم که معلم پرورشی قصه درختی را برایمان خواند، از ما خواست آنچه از قصه می فهمیم نقاشی کنیم و من به جای نقاشی برای درختی که عاشق پسرک بود شعری گفتم. دفتر جلد آبی با شکوفه های سفید و …

مطالعه بیشتر »

گربه قرمز گربه آبی/نویسنده: جنی دزموند/ مترجم: پیام ابراهیمی

گربه قرمز گربه آبی

گربه قرمز گربه آبی نویسنده: جنی دزموند مترجم: پیام ابراهیمی دو گربه قرمز و آبی در دو طبقه بالایی و پایینی یک آپارتمان زندگی می کنند. دیدارهای گاه به گاهشان با جنگ و دعوا ،چنگ و دندان به هم همراه است چون یکی از انها فرز است و دیگری خوب …

مطالعه بیشتر »