خرگوش مثل فشنگ می دوید، می رفت سمت خانه اش … چی شده بود؟ هیچی روباه در تاریکی دنبالش می کرد.
وقتی رسید داخل خانه اش تازه تق تق ها شروع شد اردکی که کامیونش در جاده چپه شده بود و از ترس روباه در تاریکی به خانه خرگوش پناه اورده بود، موش کوچکی که از صدای همهمه روباهی در تاریکی ترسیده بود و به آنجا امده بود و بره سفید کوچکی که گمان می کرد روباه در تاریکی را دیده ، اخر مگر تخت خرگوش چقدر جا داشت تا این همه حیوان ترسیده از «روباه در تاریکی» انجا بخوابند تا صبح؟ و باز هم تق تق… این دیگر کی بود پشت در؟ اوه! یک بچه روباه که مادرش را گم کرده و گریه می کند…
#مفاهیم_ اصلی
ترس
تاریکی
دوستی / دشمنی
همسایگی
مراقبت
شخصی/عمومی
ریسک
مشورت
#تکنیکهای_کاربردی
مواجهه با احساسات
کلیشه زدایی
همزیستی مسالمت آمیز
مشارکت
جرات ورزی
آشنایی زدایی
خودارزیابی
خودآگاهی با شناخت احساسات آغاز می شود و در کتاب «روباهی در تاریکی» یکی از مهمترین حس ها «ترس» طرح می شود. ترسی که به شکل اکتسابی و ناشی از ناداناسته ها در جان فرزندان ما می نشیند. گویی محکومانی هستند که باید بار ترس گذشتگان خود را به دوش کشند. در این قصه خرگوشو اردک و موش و بره از روباه در تاریکی می ترسند اما اتفاقی می افتد که فرصت کشف روباه و مواجهه با ترس قدیمی و اموخته شده را کسب می کنند و حالا زمانی است که از خود بپرسند از چه چیز روباه می ترسند؟
خودارزیابی و مواجهه مستقیم با ترس ها و مصایب؛ تکنیکی است که باید بارها و بارها در روزمره های کودکان تکرار شود.
کتاب روباهی در تاریکی از دسته کتب پیش از خواب است که با طرح یک کلیشه قدیمی ( ترس خرگوش از روباه) و پیشنهاد مواجهه با ترس به کودک امکان نگاهی نو و آرمیدگی می دهد.
امتیاز من به ایده، پرداخت، تصاویر دل انگیز و ملیح ، ترجمه فاخز و طنازانه کتاب «روباهی در تاریکی» ۵ ستاره از ۵ است.
سحر سلطانی