ماجرای بیکل دوستی که خیالی نبود! نویسنده:دن سنتت/مترجم: پرناز نیری

#ماجرای_بیکل_دوستی_که_خیالی_نبود
دن سنتت
پرناز نیری

در سرزمین یکی بود ها یکی نبودها، زیر گنبدی کبود، اتوپیای کودکی بسیاری از ما سرزمینی بود که دوستان خیالی مان اهل آنجا بودند. رفیق/ان فابریک نادیدنی که همیشه دست در دست مان حضور داشتند، زمزمه کنان دنیا را نشانمان دادند و در هنگامه ترس، اضطراب وتنهایی تکیه گاه نابی می ساختند.
بیکل یکی از همین رفقای خیالی در اتوپیای کودکی است، منتظر است تا انتخاب شود، نشاندار شود، اسم دار شود اما خبری از هیچ کودکی نیست، هیچ کس سراغش را نمی گیرد.
وقتی خسته شد از تنهایی، شروع می‌کند به سفر، زدن به دل دنیاها، خیالی تا واقعی، مرزها را طی می کند تا به دخترکی می رسد که در اولین نگاه می فهمد “خودش” است.
این بار دوست خیالی است که به دنبال دختر واقعی می رود و وارد دنیای او می شود، کمک می کند تا هویت اش را بسازد، شبکه مفاهیمی که در دل قصه ترسیم می شود :

انتظار
سفر
خطر و ریسک
کشف ناشناخته ها
تنهایی
یافتن دوست
ساختن دوستی
دنیای خیالی و دنیای واقعی
تفاوت دو دنیا
کارهای عادی و عجیب

حالا بیکل و آلیس در مرز دنیای واقعی و اتوپیای انحصاری کودکی دست به کشف و توسعه دنیاها میزنند، سایرین از خنده های یکباره شان متعجب می شوند، اما شادی و امنیت محصول پیوند این دو دنیا برای مسافرانش است.
امتیاز من از پنج ستاره، به متن، ترجمه و تصاویر سه است.

سحرسلطانی

امتیاز منتقد

تالیف
ترجمه
انتقال مفاهیم
تصویرپردازی
کیفیت نشر (کاغذ و رنگ)
ایده نو

امتیاز نهایی

امتیاز کاربر یکی از اولین.

درباره سحر سلطانی

سحر سلطانی دانش آموخته دکتری فلسفه تربیت خوارزمی تهران، تسهیلگر فلسفه برای کودکان، نویسنده و مدرس. عضو هیئت مدیره چهارمین دوره انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران.

پیشنهاد ما به شما

آفتاب پرست غمگین/ نوشته و تصویر: امیلی گرویت/ ترجمه: شیما شریفی

آفتاب پرست غمگین Blue chameleons نوشته و تصویر: امیلی گرویت Emily Gravett ترجمه شیما شریفی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *