دیوارنقاشی/ نوشته :عرفان مجیب/ تصویرگری: اکساناباتورینا

#دیوارنقاشی
عرفان مجیب
اکساناباتورینا

حنا دختر کوچکیست که عاشق نقاشی است اما وسعت دفتر نقاشی اش به اندازه عشق او نیست و برای کشیدن یک تابلوی بینظیر نیاز به صفحه ای بزرگ دارد و کجا بهتر از دیوارهای خانه ؟
مادر حنا مثل خیلی از مامانهای خوب دنیا با نقاشی روی دیوار مخالف است و حنا باید او را شگفت زده کند! چاره ای نمی ماند جز اینکه وقتی مادر می رود سر کار ، او دیوارها را نقاشی کند و بعد روی نقاشی ها را با وسیله های منزل بپوشاند.این اتفاق ها می افتد تا مادر حنا تصمیم می گیرد خانه را بزرگتر کنند و اسباب کشی به خانه جدید و بزرگ را در برنامه می گذارد. حیف تابلوی نادیده حنا! قرار است کارگران نقاش بیایند و این خانه را رنگ کنند که مادر متوجه نقاشی های شگفت انگیز دخترش شده از تغییر منزل منصرف می شود و تصمیم می گیرد مدت بیشتری در خانه کوچک قدیمی بمانند و اثر شگفت انگیز دخترش را داشته باشند.
#مفاهیم_اصلی قصه
محدودیت
خلاقیت
جسارت
#تکنیکهای_مهم
کنشگری برای تحقق رویا
خیال پردازی فعال به جای پذیرش منفعلانه

کتاب دیوار نقاشی در دسته کتابهای آرامشی پیش از خواب و بلند خوانی به منظور توسعه گنجینه لغات است.  با این پیام که «دنیا پر از محدودیت است اما دست به کار شو و دنیای خودت را بساز». برای همه ما که سابقه قلم به دستی بر دیوار خانه داریم ایده نقاشی روی دیوار منزل به قدمت تاریخ اجداد غارنشینمان است که همواره تازه و شیرین اند.
اما قصه خطی و آرام داستان چند ایراد اساسی دارد:

مادرحنا شخصیت ناظم مابی است که در طول قصه چیزی بیشتر از او نمی فهمیم. از پدر حنا در داستان مطلقا خبری نیست. این داستان برای کودکانی که با مادر زندگی می کنند می تواند همذات پندارانه باشد اما برای کودکانی که با پدر هم هستند چالش های جدی خواهد ساخت.در طول قصه مادر و حنا هیچ دیالوگ فعال و ماندگاری با هم ندارند که بتواند جنس رابطه این دو را برای مخاطب شفاف و کمک به شخصیت پردازی حنا کند. تصمیم انقلابی مادر در پایان داستان باور پذیر نیست. او تک و تنها می خواهد از این خانه بروند او تک و تنها تصمیمش را عوض می کند در این خانه بمانند تا بیشتر نقاشی های روی دیوار دخترش را ببینند و هورا زندگی شیرین می شود. پردازش قصه ناکام مانده و یک ماجرا خطی با پایان خوش است .

چنانچه هدف نویسنده طراحی محیطی خاکستری و بدون رنگ برای دنیای کودکان تنها در منزل بود که اشتغال افراطی والدین آنها را وا می دارد تا رویاهایشان را به دنیای پیرامون خود بکشانند . کمی واقع گرایی این تلاش را باور پذیر می کرد. دختر کوچک تنها در خانه چطور تخت و میز و کمد جا به جا می کند؟ چگونه کارگرها سریع نقاشی ها را دیدند اما مادر حنا نه؟! این سطح ارتباط بین مادر و دختر در این سن باور پذیر نیست. اگر هم اصرار نویسنده به تصویر تنهایی و حدودیت های حنا است که منجر به آفرینش  و خلاقیت او می شود باز هم لازم است مخاطب دلایل آن را بداند و کمی رابطه حنا با مادرش پرورانده شود.

تصویرپردازی که بسیار من را یاد آن شرلی و رویاهایش انداخت قوی و از قصه و ماجرای حنا جلوتر بود. در واقع این کتاب از لحاظ کیفیت کاغذی و تصویر گری امتیاز خوبی می گیرد اما از لحاظ غنای داستانی ضعیف است.
امتیاز من به این کتاب ۲/۵ از ۵ است.

سحر سلطانی

امتیاز منتقد

تالیف
انتقال مفاهیم
تصویرپردازی
کیفیت نشر (کاغذ و رنگ)
ایده نو

امتیاز نهایی

امتیاز کاربر ۴٫۳ ( ۱ آراء:)

درباره سحر سلطانی

سحر سلطانی دانش آموخته دکتری فلسفه تربیت خوارزمی تهران، تسهیلگر فلسفه برای کودکان، نویسنده و مدرس. عضو هیئت مدیره چهارمین دوره انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران.

پیشنهاد ما به شما

آفتاب پرست غمگین/ نوشته و تصویر: امیلی گرویت/ ترجمه: شیما شریفی

آفتاب پرست غمگین Blue chameleons نوشته و تصویر: امیلی گرویت Emily Gravett ترجمه شیما شریفی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *