بنگ! بنگ! بنگ!
نوشته: فرهاد حسن زاده
تصویر: پروین حیدری زاده
نشر: چشمه (کتاب چ)
گروه سنی: +۳
امتیاز کتابستان: ۲ از ۵ ستاره
⭐️⭐️
روز تولد آرش است و جشن، بزن و بکوب، کیک و بادکنک و هدیه.
«هدیهی تولد» آرش چی بود؟
پدر و مادر برایش یک تفنگ خوشگل خریده اند.
آرش میپرسد: «این چیه؟ باید با این چکار کنم؟»
پدر تفنگ را در دست میگیرد و شروع میکند به …
#مفاهیم_اصلی: جنگ، شکار، لذت، کشتار، دفاع، بقا، مراقبت، مسئولیت، حق حیات، خشم.
#تکنیکهای_کاربردی: دگر مراقبتی فعال، بازیگری، تماشاگری، نقادی سنت، خوداصلاحی، دگراصلاحی.
پدر و مادر آرش برای جشن تولد او هدیهای تهیه میکنند که وقتی خودشان کودک بودند آرزوی داشتنش را در سر میپروراندند: یک تفنگ اسباب بازی قشنگ!
آنها اصرار دارند شکار حیوانات نوعی شجاعت و بزرگ شدن است و وقت آن رسیده تا آرش هم بزرگ شدن را با تغییر بازی ها یاد بگیرد.
اما آرش نگران و مستاصل به شلیک گلولهها به سمت عروسکهایش نگاه می کند.
افتادن عروسکها یکی پس از دیگری . او شادی ظفر و هیجان پیروزی والدین را نمیفهمد. او میخواهد این بازی را تمام کنند غافل از اینکه این یک بازی قدیمی است و با بزرگ شدن هم تمام نمی شود.
والدین اصرار دارند فرزند را با ابزار سنتی که خوب میشناسند، با آن بزرگ شده اند و برایشان ارزش است خوشحال کنند اما فرزند نه زبان این سنت را میشناسد و نه دوستدار آن است و تلاش میکند آن را نپذیرد و اتفاقا خرابکاری هایی که سنت به بار میآورد را بهبود بخشد او پرچم صلح و مسئولیت برای حیات دیگران را بلند میکند.
آنچه ما در حوزهی تربیت ایران به خوبی میشناسیم دوگانهی تربیت سنتی مبتنی بر ارزشمندی همهی مولفههای خودبرتربینی و اشرف مخلوقات پنداری انسان از یک سو و صلح طلبی مطلق و کنار گذاردن تفنگ و شمشیر به عنوان آلت توحش انسان نامتمدن از سوی دیگر است، دستهی اول تیغ کشیدن برای بقای ارزشها را مهمترین اولویت حیات و تربیت میدانند دسته دوم گفتگو به هر شکلی و صلحطلبی به هر زبانی را ستایش و در گوشه امنی خزیدهاند.
آنچه در این روایت و داستانهای مشابه برای خروج از چرخه خشونت اجدادی و گذار به سمت تمدن انسانی دیده نمی شود راه حل میانه است.
اینکه بشر برای گذر از پلشتی های خشونت و جنگ ابتدا باید جنگ را ببیند و بشنود و بشناسد و بعد به انتخاب خود و با مسئولیت جمعی آن را کنار گذارده و راه های صلح را پیش کشد. صلح ورزی انتخاب فردی نیست بلکه کنش و کوشش جمعی است از درون خانواده آرش ها بیرون می اید با حذف کردن صورت مساله اینجا تفنگ اسباب بازی، ذهن کودک برای مقابله با تهاجم دگراندیشان جنگ طلب شکننده بار خواهد امد و هرچقدر این سنتگرایان متحجر به او نزدیکتر و در کانون خانواده باشند این ضربات مهلک تر خواهند بود.
پیشنهاد من به نویسندگان خوب و توانمندی مانند فرهاد حسن زاده که زبان گویا و قلم صلح ایران است، طرح داستان های چند لایه برای خردسالان با تغییر نقش مدام والدین و کودکان در این موقعیت است. داستان خطی با دو گانه جنگ بد است و صلح و دوستی خوب برای خاورمیانه بسیار فانتزی است. فرایند باید دیالکتیکی باشد تا هزینه و فایده ها بیرون بیایند.
امتیاز من به ایده، پرداخت، تصویرگری و کیفیت فنی کتاب دو از پنج ستاره است. کودکان ما، تا چیستی و چرایی جنگ و دفاع و گذار را نیاموزند صلح را بر نخواهند گزید و از چرخه خشونت بیرون نمی روند.
سحر سلطانی
آبان خونین ۱۴۰۱