فیل ماکارون نوشته: جیکوب کریمر تصویر: کی فی استیل ترجمه : رضی هیرمندی

#فیل_ماکارون

جیکوب کریمر

کی فی استیل

رضی هیرمندی

نشر پرتقال/ چاپ اول ۳۰ هزار تومان

فیل بانویی عاشق ماکارونی بود آنقدر عاشق که دوستانش او را فیل ماکارون صدا می زدند، رشته های لیز ماکارونی را با خرطوم می گذاشت در دهانش و هُلُف می خورد. همه جور همسایه داشت که در میان آنها یک عده کیسه گودی داشتند و زور می گفتند؛ کانگوروها!

کانگوروها چپ و راست قانون وضع می کردند، در کتاب قانونشان جمع می کردند و هرکس از قوانین سرپیچی می کرد دستگیر و در باغ وحش زندانی می کردند. فیل ماکارون و دوستانش هم سعی می کردند قوانین کانگوراها را رعایت کنند تا دچار دردسر نشوند. برای خود ماکارونی پارتی می گرفتند و فیل ماکارن با سس محرمانه ی قارچ جنگلی اش که دستورپختش را از مادربزرگش داشت دوستانش را خوشحال می کرد. یک روز که رفته بود خرید تا برای میهمانی آرد و تخم مرغ بخرد و ماکارونی بپزد یک کانگورو آمد سراغش و گفت: « آهای فیله! ببینم با این همه ارد و تخم مرغ می خوای چکار کنی؟»

فیل ماکارون هم گفت می خواهد برای میهمانی دوستانش فتوچینی بپزد. کانگورو از توی کیسه کتاب قانونش را در آورد و گفت: خوردن ماکارونی برای فیلها ممنوع است و فقط حق کانگوروهاست. اگر تکرار شود دستگیر و روانه باغ وحش می شود ! فیل ماکارون گفت که او فیل ماکارون است و کانگورو هم در جواب گفت: بیخود! او فیل خشک و خالی است و فقط می تواند شاخه اقاقیا بخورد.

فیل ماکارون با ناراحتی برگشت خانه اش و شب میهمانی به همه دوستانش جای ماکارونی شاخه اقاقیا داد. همه ناراحت وپکر بودند و معده شان از تیغ اقاقیا زخم شد. همین موقع چشم های فیل ماکارون به ناف اش افتاد و فکر بکری به سرش زد. بله با کمک دوستانش یک دستگاه ماکارونی ساز فیل نشان ساختند.

میهمانی  بزرگی راه اخداختند که سرو صدایش همه جا پیچید و کانگوراها آمدند و فیل ماکارون را دستگیر کردند.

او را به دادگاه کشانده و در باغ وحش زندانی کردند. فیل ماکارون در باغ وحش لب به شاخه های درخت اقاقیا نمی زد و اعتصاب کرد و هر روز لاغر و لاغر تر می شد. دوستانش خیلی نگران او بودند تا اینکه یک شب …

#مفاهیم_اصلی

حق

سهم

قانون

اعتراض

اعتصاب

آزادی/ظلم

وحدت

حذف /حل

عدالت /انصاف

#تکنیکهای_کاربردی

کنشگری مدنی

عدالتجویی

مقاومت

اصلاح گری

حل مساله به جای حذف

اتحاد

صلح طلبی

ساختارشکنی

شهروندی مطالبه گرانه

مشارکت فعال

حق جویی

تساهل و تسامح

گفتگوی توسعه بخش

 

بعد از کتاب دشمن نوشته دیوید کالی که در ستایش  جهان بدون جنگ نوشته شده بود بعید می دانستم به این زودی کتابی با ترجمه رضی خان هیرمندی به دستم برسد که از نیمه کتاب به بعد با بغض و ارتعاش شورانگیز جانم بخوانمش.

کتاب #فیل_ماکارون مانفیست مقاومت است. شاید یک جوابیه بر کتاب معروف #مزرعه _حیوانات جورج اورول .

اینجا کانگوروها هستند که قانون، اسلحه و قدرت را دو قبضه در اختیار دارند همه چیز حق آنهاست و بقیه حیوانات یا تمکین می کنند یا راهی باغ وحش می شوند . حیوانات هم عموما آسه می آیند و می روند تا کانگورویی شاخشان نزند. اما دایره قوانین روز به روز تنگ تر می شود و حالا فیل ماکارون استاد اعظم انواع ماکارونی پزی حیوانات شهر، به جرم پختن و خوردن ماکارونی به قفسی تنگ در باغ وحش می افتد و اعتصاب غذا می کند. دوستانش تک تک آنهایی که در میهمانی های خانه فیل ماکارون شادی و لذت را تجربه کرده بودند دست به کار می شوند. تلفن می زنند. نامه می نویسند. تقاضای دادخواهی می کنند.تظاهرات راه می اندازند.تا جایی که حتا تعدادی از کانگورا هم می پذیرند که قوانینشان عادلانه نیست.

انها دست روی دست نمی گذارند می روند سراغ ابزاری که ساخته اند شاید دستگاه ماکرونی ساز فیل نشان  یک استعاره باشد از اینکه راه حل در جیب ماست. ما ملت باید اراده کنیم برای تغییر اوضاع. اما مهمتر از همه استعاره  قابلمه پارتی به جای ماکارونی پارتی است یعنی از وقتی که دوستان فیل ماکارون تصمیم می گیرند به جای میهمانی رفتن و در خانه او خوردن  هر یک سهم خود را برای تغییر شرایط بر دارند و به وسط میدان بروند وهرکس چیزی برای قسمت کردن بیاورد قدمش روی چشم. ورق بر می گردد.

آنجا که تمام زباله ها و نخاله های شهر هم وارد بازی پختن ماکارنی شدند، آنجا که حتا کانگوروهای ظالم و خودخواه هم باید سهم برابری از شادی و امنیت بر دارند و در آن صورت خودشان با دست خودشان کتاب های قانونشان را تبدیل به چیزی خوشمزه خواهند کرد.

وقتی انتشارات پرتقال کتاب را به خانه ام فرستاد سر کلاس آنلاین فلسفه برای کودکان بودم. در را باز کردم و بسته را تحویل گرفتم برگشتم پشت مونیتور بچه ها کنجکاو شدند بدانند کتاب درباره چیست؟ هیچ کدام این کتاب را نخوانده بودند. به نیمه کتاب ۷۵ صفحه ای که رسیدم نیمی از کلاس گفتند با قدرت فیلی اش باید تمام کانگوروها را له کند. نیم دیگر کلاس گفتند از ان شهر برود و مهاجرت کند.

قلبم آتش گرفت کتاب را تا آخر خواندم بچه ها از ذوق کف می زدند و ایموجی قلب و لایک می دادند گفتم از ۵ ستاره چند می دهید ؟ آرتین گفت پنج ستاره کم است پنج هزار ستاره می دهم .

 

من هم به پاس لذتی که کودکانم در کلاس فلسفه بردند به شوری که در قلبم برانگیخته شد و اشکی از عمق جانم جوشید و جاری شد به ایده، پرداخت، ترجمه، کیفیت فنی  ۵ ستاره درخشان می دهم.

اشعار حماسی که اقای اسدالله شعبانی بر ترجمه رضی هیرمندی سروده اند می تواند سرود اصلاحات کودکان باشد. این کتاب پتانسیل کتاب سال شدن را داراست.

برای ما یعنی همه

قانون باید یکی باشه

چه کانگورو چه فیل و موش

فرقی نداره کی باشه

آهای آهای با قلدری

هیچ کاری از پیش نمیره

یه روزی باور می کنین

یه جای کارتون گیره!

 

سحر سلطانی

 

ترجمه
انتقال مفاهیم
تصویرپردازی
کیفیت نشر (کاغذ و رنگ)
ایده نو

امتیاز کاربر ۳٫۲۶ ( ۳ آراء:)

درباره سحر سلطانی

سحر سلطانی دانش آموخته دکتری فلسفه تربیت خوارزمی تهران، تسهیلگر فلسفه برای کودکان، نویسنده و مدرس. عضو هیئت مدیره چهارمین دوره انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران.

پیشنهاد ما به شما

ستاره ای برای همه / نویسنده و تصویرگر: افلین یاختمان/ مترجم: فواد صادقیان

ستاره‌ای برای همه Een Ster Vooi iedereen نویسنده و تصویرگر: افلین یاختمان Evelien Jagtman مترجم: …

یک دیدگاه

  1. چقدر از خواندن نوشته هاتون لذت میبرم.
    موفق باشید خانم دکتر عزیز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *