مقاله‌های مرتبط
هفت رویای کلاغ
محمد هادی محمدی
تصویرگر: نفیسه ریاحی
نشر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان
داستان زندگی یک کلاغ مانند همه ی کلاغهای عالم است که در سر رویایی دارد. صبر کنید ببینم، مگر می شود کلاغها رویا داشته باشند؟ چرا نشود. از کجا معلوم فقط آدمیزاد است و کله ای پر از رویا؟
خب از همین اول ماجرا تکلیف روشن می شود کلاغی که مانند بقیه کلاغهای شهر نیست. او هفت رویا دارد مانند هفت رنگ رنگین کمان .
او در هر رویا می پرد در تن پوش(جلد) دیگری و می خواهد دنیا را از زاویه ماهی قرمز در حوض، طوطی سبز در سبزه زار، جوجه زرد ، گربه حنایی، سگ سفید و حتا الاغ خاکستری ببیند. با صدای آنها حرف بزند و دردسرها و لذت های دیگری بودن را به جان بکشد.
هر بار در شهر کلاغ ها کلی بلا و مصیبت سرش می ریزند چون مانند آنها نیست و نمی تواند بدون رویاهای رنگی کلاغ معقول و معمولی باشد. اصلا به کلاغی قبولش ندارند شاید چون مثل بقیه نبودن یک جور بیماری مسری باشد و ترسناک. شاید از نظر بقیه کلاغ های سیاه شهر رویای رنگی در سر داشتن خطرناک هم باشد.
#مفاهیم_ اصلی
رویا/واقعیت
رنگ/بی رنگی
شباهت/ تفاوت
سکون/ حرکت
انتخاب
هزینه
کهنه/ نو
#تکنیکهای_کاربردی
جای گیری
رویاپردازی
جرات ورزی
ریسک پذیری
هزینه-فایده
آزمون-خطا
تاب آوری
فرایند سازی
کلاغ داستان رویای حرکت از سیاهی به رنگها را داشت، نه صرفا تغییر تن پوش و رنگ پرهایش که می خواست در زمین و آسمان «جای دیگری بودن» را آزمون کند، از منظر «دیگری» به جهان نگاه کند و یکی مثل بقیه کلاغ ها نبودن را تمرین کند.
او هزینه ها و خطرهای مختلفی را به جان خرید تا مسیر تازه ی مثل خود قبلی و دیگر کلاغ ها نبودند را طی کند و سرانجام به رنگی رسید که بی مرزی و اراده ادراک بی نهایتی را برایش به بار آورد. آیا جرات ورزی همواره به چنین نتایجی منجر می شود؟ حتا اگر چنین نهایت دلچسبی در ایان منتظر فاعل ماجرا نباشد درنوردیدن مرزهای خود بودگی و دیگری مهمترین دستاورد این بینش است. اینکه امروزمان مثل دیروز نباشد و روزمرگی ما را نبلعد.
این کتاب محرک گفتگوی مناسبی برای کارگاه های فلسفه برای کودکان ده سال به بالاست. تمرین های بسیاری مبتنی بر ایده هفت رویا می توان خلق کرد.
امتیاز من به ایده ، پرداخت خوب ، تصویرگری و کیفیت فنی کتاب ۴ ستاره از ۵ است. تصویرگری اثر توسط مرحوم نفیسه ریاحی انجام شده که نسبت به مضمون و رویاسازی کلمات بضاعت قدرتمندی ندارد.
سحر سلطانی
