مقاله‌های مرتبط
باستر خرگوشک عاشق نوشتنه
پیتر بنتلی
امافاستر / دبورا ملمورن
رضی هیرمندی
کتابهای هندونه نشر چکه
خانم معلم از باستر خرگوشک و همکلاسی هایش خواسته توی دفترشان یک قصه بنویسند؛ اما درباره ی چی؟
مادر باستر خرگوشک توصیه میکند: هرچی به ذهنت رسید را بنویس تا یادت نره.
باستر از خانه بیرون می رود تا ببیند چه چیزی برای نوشتن پیدا می شود. آن بیرون چیزهای زیادی باید باشد. سر راه به فرانسین و زنبیل مخصوص پیک نیک اش میرسد. زنبیل که خیلی هم سنگین است باستر می پرسد: این زنبیل است یا گنج؟ اوه چه فکر بکری. چرا قصه اش را درباره ی گنج ننویسد؟
همین موقع دوستشان مکس را دیدند اما یک باره ناپدید شد. به به چه ایده ای می تواند یک جادوگر هم به قصه اضافه کند که جادو می کندو ناپدید می شود!
حین سفر پیک نیکی باستر با دوستانش به پارک کنار خانه، ایده های جالب و بامزه ی دیگری در دفترش اضافه شدند. وقتی به پارک رسیدن بلا خواهر باستر از او می خواهد که قصه ای که نوشته را برای همه بخواند، ماجرای اصلی از اینجا شروع می شود چون قصه ی باستر ناتمام است.
#مفاهیم_اصلی
نوشتن
ایده
موضوع
جالب/معمولی
دوستی
ساختن
خواندن
خواستن
تکرار
جدید
#تکنیکهای_کاربردی
خلق
واقع بینی
خیال بافی
مشارکت گیری
الهام بخشی
تساهل
تاب آوری
بلاخره باستر خرگوشک کتاب باستری را می نویسد آن هم با قصه ای شگفت انگیز. باستر خرگوشک قبل از این پیک نیک با بعد آن فرق دارد چون یاد گرفته خلق کند آن هم نه به تنهایی و با فکر کردن مداوم با خودش. بلکه با نگاه به جهان واقعیت،الهام از آن و کمک گرفتن از خانواده و دوستانش. باستر خرگوشک تجربه ی شیرینی از نوشتن کسب کرده که هم نوشتن است هم بازی هم نمایش هم سفر . براستی نوشتن همه ی اینها با هم نیست؟
امتیاز من به ایده، پرداخت آن، تصویرگری مهییج و کودکانه و زلال کتاب، ترجمه درخشان رضی هیرمندی، قطع مناسب و کیفیت فنی کتاب ۵ ستاره درخشان است. این داستان می تواند یک کتاب کار برای اجرای نمایش و جای گیری بچه ها در نقش ها و روایت قصه های شخصی/مشارکتی آنها در کلاس های نمایش خلاق باشد.
